نذر خیمه
sli 18

مرد خرمافروش در زندان ، راوی سرنوشت مختار است

***

مرد خرمافروش در زندان ، راوی سرنوشت مختار است
حرف ‌هایی شنیدنی دارد ، سخنانش کلید اسرار است

.

رطبش طعم نیشکر دارد ، تا خدا نیت سفر دارد
از سرانجام خود خبر دارد ، شوق پرواز او چه بسیار است !

.

زخم ‌های دلش نمک خورده ، بارها این چنین محک خورده
از علی گفته و کتک خورده ، این برای هزارمین بار است

.

یاد آن روزهای خوب به خیر ! که علی بود و میثم و سلمان
جمعشان جمع بود و می ‌‌گفتند ، رطبت کو ؟ که وقت افطار است

.

در طلوعش غروب پیدا بود ، آخر قصه خوب پیدا بود
چوبه ی دار او همین نخل است ، لیف خرما طناب این دار است

.

با زبان علی تکلم کرد ، رو به جمع غریب مردم کرد
تا دم مرگ هم تبسم کرد ، گفت : این آرزوی تمّار است ،

.

که بمیرد فقط به عشق علی ” که علی دست قادر ازلی‌ ست
رشته ی ماسوا به دست علی ‌ست ” سر این رشته ناپدیدار است

.

رشته ی اتصال محکم شد ، کمر نخل ناگهان خم شد
لحظه‌ های عروج میثم شد ، که همان لحظه‌ های دیدار است

.

.

.

شاعر: احمد علوی

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose