منى که هیچ کسى را ندارم الا تو
***
منى که هیچ کسى را ندارم الا تو
دوباره آمده ام درد دل کنم با تو
همین که با تو کمی درد دل کنم خوب است
فقط برای تو خود را خجل کنم خوب است
.
کنار سفره ی خود خلوتى به من دادى
چه خوب فرصت هم صحبتى به من دادى
.
چقدر حرف نگفته برای گفتن هست
تو هم همیشه حواست به گریه ی من هست
.
پناه بر تو از این خشکسالی آوردم
برای عرض ادب دست خالی آوردم
.
دلم گرفته ، برایم نشانه ای بفرست
برای بغض گلویم بهانه ای بفرست
دوباره آمده ام سر به زیر گریه کنم
نشسته ام بگذارید سیر گریه کنم
.
دوباره مثل همیشه مرا بغل کردی
همیشه مشکل من را فقط تو حل کردی
.
اگرچه خسته ای و گرچه دلخوری از من
همیشه مطمئنم دل نمی بُرى از من
.
مرا ببخش اگر نامه ام سیاه شده
بیا بگو به ملائک که اشتباه شده
.
گدا رسیده بیا و کرم فروشی کن
برای بنده ی خود باز پرده پوشی کن
.
مرا ببخش اگر سمت معصیت رفتم
بلد نبودم اگر راه را غلط رفتم
.
هنوز نیستم از کرده ی خودم راضی
قبول کن اجلم را عقب بیندازی
.
اگر که توبه نکرده اجل فرا برسد
خدا کند که به دادم امام رضا برسد
.
اگر بناست بمیرم چه حسرتى دارم
هنوز من دو سه تا کربلا طلبکارم
.
منى که لحظه ی افطارها نوا کردم
دم غروب همش یاد کربلا کردم
.
همیشه خواسته ام زیر پرچمش باشم
غروب اول ماه محرمش باشم
.
غروب اول ماه و غروب روز دهم
بمیرم از غم آن ضربه ی دوازدهم
.
.
.
محمدجواد پرچمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید