من از خجالت گرم گناه لبریزم
من از تغافلِ عفو اله لبریزم
.
به جز شکست ندارد نتیجه کردارم
تلاش جاهلم از اشتباه لبریزم
.
به جز ندامت از این سینه برنمی خیزد
غبار آینه هستم از آه لبریزم
.
کسی که همسفرم شد به دردسر افتاد
مسیر غفلتم از کوره راه لبریزم
.
نگاهِ منتظرم از امید سرشارم
امیدِ سرشارم از نگاه لبریزم
.
نوشته اند مرا سرنوشتِ یوسف شهر
ز نابرادری و گرگ و چاه لبریزم
.
.
.
شیخ سید رضا جعفری
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید