نذر خیمه
sli 18

من جگر پاره ی زهرایم و پاره جگرم 
همه را یارم و خود از همه مظلوم‌ ترم 

.
خانه‌ ام قتلگه و یار ستمگر قاتل 
سوخته از شرر زهر ، ز پا تا به سرم 

.
عمر من بود محرّم ، همه روز و همه شب 
قاتل از زهر جفا کشت به ماه صفرم 

.
لب فرو بستم و دیدم که اهانت می‌ کرد 
قاتل مادر مظلومه ی من بر پدرم 

.
با وجودی که خزان کُشت بهارانم را 
طشت شد باغ گل و لاله ز خون جگرم 

.
من که طاووس بهشتم به چه جرم و گنهی 
سوخته از شرر دوزخیان بال و پرم ؟ 

.
قسمتم بود به مسجد که ز طفلی هر روز 
قاتل مادر خود را سر منبر نگرم 

.
تا در آن کوچه رخ یاس نبی گشت کبود 
تیره شد صورت خورشید به پیش نظرم 

.
مضطرب بودم و لرزیدم و حیران بودم 
که چسان مادر خود را به سوی خانه برم 

.
در همان لحظه که شد مادر من نقش زمین 
من نگه کردم و او گفت خدایا پسرم 

.
” میثم ” از آه تو گر سوخت جهان ، نیست عجب 
از شرار جگر و سوز دلت با خبرم 

.

.

.

استاد حاج غلامرضا سازگار

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose