نذر خیمه
sli 18

می برند از حجله بیرون کِل کِشان ، داماد را

می سپارندش به گلچین شاخه ی شمشاد را

.

گرچه بر صورت نقابی بسته امّا باز هم

برق چشمش می زند چشمان هر صیّاد را 

.

دارد این موی مجعّد که به شانه ریخته

می کند آشفته چون خود ، حال و روز باد را

.

این مرام حضرت ارباب باشد ؛ هیچ گاه

فرق نگذارد برادرزاده با اولاد را

.

توی آغوش عمو وقت وداعِ از حرم

می کند در خاطرش زنده ؛ شب میلاد را

.

بدرقه کردند قاسم را صدای ضجّه ها

از کسی نشنید او بانگ مبارک باد را

.

می رود تا با تأسّی بر علمدار جَمَل

بر زمین اندازد اینجا ، پرچم بیداد را

.

خون حیدر در رگش جاری ست ؛ می ریزد به خاک

خون این نامردهای پست و بد بنیاد را

.

هیچ جوری ؛ نیست راهی که به هم نسبت دَهَم

گیسوی این نوجوان و پنجه ی جلّاد را

.

جان می آید بر لبم وقتی مجسّم می کنم

لحظه ای که نیزه خورد و بر زمین افتاد را

.

می کشم در دفترم ، آن صحنه ای که بر رویِ

زانوی آن مرد عطشان  ؛ تشنه لب جان داد را

.

.

.

محمد قاسمی

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose