هرچه گویم همه اش بوی تو دارد سخنم
آنکه دارد به سرش حال و هوای تو منم
.
” اشهد ان علیا ولی الله ” ام را
گفته ام تا بنویسند به روی کفنم
.
هر کجا غیر سرای تو نمازم قصر است
غیر دربار نجف نیست سرایی وطنم
.
چند وقتی است فقط خواب نجف می بینم
بده رخصت به خدا طول کشید آمدنم
.
پسرم هست غلامی ز غلامان شما
گر دم از غیر تو زد ریشه ی او را بکنم
.
نام دادند مرا خادم دربار حسن
من غدیری شده ی دست امام حسنم
.
بس که شیرینی نام تو به من ساخته است
غیر نام تو دگر ذکر نگفته دهنم
.
از خدا خواسته ام تا که به من اذن دهد
پیر راه تو شوم ، وقف تو باشد بدنم
.
نذر کردم که به پای تو سرم را بدهم
نذر کردم که نباشد به رهت سر به تنم
.
هر طرف می نگرم نام تو را می بینم
کنده ام نام تو را روی عقیق یمنم
.
همه جا جار زده ، سینه سپر می گویم :
اهل عالم بشناسید سگ پنج تنم
.
دست من را تو بیا تا به محرم برسان
دائما فکر دم و روضه و سینه زدنم
.
.
.
مهدی علی قاسمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید