وقتی هنوز در سفری یابن فاطمه
***
وقتی هنوز در سفری یابن فاطمه
مائیم و هجر و در به دری یابن فاطمه
.
موی سپید منتظران شد گواه ما
با ما چه کرده این خون جگری یابن فاطمه
.
شوق وصال روی تو امید زندگی ست
تا بازگردی یک سحری یابن فاطمه
.
در چشم های عاصی ما گریه ای نماند
حتی به گوشه ی نظری یابن فاطمه
.
گفتم به باد تا که رساند برایمان
از جانب شما خبری یابن فاطمه
.
این جمعه جان حضرت زهرا ظهور کن
شاید قسم کند اثری یابن فاطمه
.
سوگند می دهم به علی اصغر حسین
بر شرمساری پدری یابن فاطمه
.
این انتظار هم فقط از روی عادت است
آخر نمانده چشم تری یابن فاطمه
تا روز حشر هم به کسی جان نمی دهم
کرب و بلا اگر نبری یابن فاطمه
.
ای دلبر غریب عزیز خدا بیا
محض رضای حضرت خیر النساء بیا
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید