یا رب از لطف تو بیدار دلم
بدم امّا ز مرامت خجلم
.
از تو ممنون که وصالم دادی
دل شب گریه و حالم دادی
.
عفو کردی و قبولم کردی
بنده ی آل رسولم کردی
.
راهی ام کرده ای از راه کرم
نیمه شب گوشه ی شش گوشه ؛ حرم
.
به دعایم تو صلابت دادی
تحت آن قبّه اجابت دادی
.
هر شب جمعه دلم را بطلب
ناله ای می شنوم در دل شب
.
مادری در حرم آواره شده
تا سحر از کف او چاره شده
.
دائماً اشک شبش می ریزد
” یا بنیّ ” ز لبش می ریزد
.
آنقدر خاک بریزد به سرش
کز جنان سرزده آید پدرش
.
طرّقوا گوید و ره باز کند
دخترش فاطمه را ناز کند
.
فاطمه جان من آرام بگیر
تربت آوردم از آن کام بگیر
.
رو به جنت همه بی تاب شدند
این ملائک ز غمت آب شدند
.
تا شب جمعه ی دیگر برسد
گریه بر داد تو مادر برسد
.
عاقبت منتقم آید به کمکت
وای بر غاصب باغ فدکت
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید