یا ظَلام راعی سترِالحرم
ای تاریکی مراقب حجاب حرم باش
.
یا ظَـلام خایِفَه امن الفجر یا ظَلام
ای تاریکی من از طلوع سپیده دم هراس دارم ؛ ای تاریکی
.
یا ظَـلام اللَیل مِد طُولَک حِجاب
ای تاریکی شب ؛ خود را مثل پرده و مانعی بگستران
.
و اشقف اسهام النظََر من تنرِمی
و جلوی تیرهای چشم را بگیر هنگامی که سمت حرم پرتاب شوند
.
خدری باجر ینذبِح فوق التراب
فردا ؛ خیمه ی من نقش بر زمین خواهد شد
.
او ینهدم ستری اعله شاطی العلقمی
و حصار حمایت من در کنار علقمه ویران خواهد شد
.
مثل باب الزهره صیر اقبالی باب
ای تاریکی ؛ مثل درب خانه ی حضرت زهرا مقابل من باش
.
حته تحفظلی حجابی الفاطمی
تا حجاب فاطمی را برایم حفظ کنی
.
والحریم شابِهت فاطمه
و زنان در مصیبتی همانند مصیبت فاطمه افتادند
.
والحریم باجر ابلا حمه
و زنان فردا بدون حامی خواهند ماند
.
والحریم بیک رادت ستر یا ظلام
و زنان تو را برای حفظ حجاب خود می خواهند ای تاریکی
.
یا ظَـلام خیم اعله الخیم
ای تاریکی روی خیمه گاه ما خیمه بیفکن
.
یا ظَـلام راعی سترِالحرم
ای تاریکی مراقب حجاب حرم باش
.
یا ظَـلام خایِفَه امن الفجر یا ظَلام
ای تاریکی من از طلوع سپیده دم هراس دارم ؛ ای تاریکی
.
رغم ما بیک المخاوف و الرعب
ای تاریکی با این که تو آکنده از ترس و وحشت هستی
.
تبقه اهون عندی من نور الصبح
اما برای من بهتر و آسان تر از نور صبح هستی
.
باصبح ما عندی مهجه او لا قلب
هنگام صبح فردا جان و قلبی نخواهم داشت
.
و احتمل الف او تسع میه جرح
و باید هزار و نهصد زخم را تحمل کنم
.
اشلون اشوف ابنامی مرمی اعله الترب
چگونه بتوانم فرزند مادرم را افتاده روی خاک ببینم ؟
.
او من اشیل الراس اشوفه اعله الرمح
و چون سرم را بالا بگیرم او را بالای نیزه ببینم
.
بالنهار دم هلی ینسفک
ظهر فردا خون اهل بیتم ریخته می شود
.
بالنهار خیمتی تنهتک
ظهر فردا خیمه ی من مورد جسارت قرار می گیرد
.
بالنهار ما یظل لی خدر یا ظلام
ظهر فردا خدر ( محل اقامت زنان باحجاب ) من سالم نمی ماند ؛ ای تاریکی
.
یا ظَـلام خیم اعله الخیم
ای تاریکی روی خیمه گاه ما خیمه بیفکن
.
یا ظَـلام راعی سترِالحرم
ای تاریکی مراقب حجاب حرم باش
.
یا ظَـلام خایِفَه امن الفجر یا ظَلام
ای تاریکی من از طلوع سپیده دم هراس دارم ؛ ای تاریکی
.
یا ظلام او بیک اصلّی النافله
ای تاریکی در سیاهی تو نماز نافله را ادا خواهم کرد
.
ابلیل لاجن حاطت اخیامی شموس
در هنگام شب ، اما ( چندین خورشید ) خیمه گاه مرا احاطه کرده است
.
او باجر ابقد رکضی خلف العایله
فردا از زیادی دویدن های من دنبال زنان و کودکان در بیابان
.
بیک اصلّی النافله بس من جلوس
نماز را در سیاهی تو به صورت نشسته به جای خواهم آورد
.
یا صبر یبقالی و انظر بالفله
صبری برایم نمی ماند چون می بینم که در بیابان
.
عله صدر احسین جم حافر یدوس
چندین اسب بر روی سینه ی حسین پایکوبی می کنند
.
بالخیول عظمه لمن یطق
زیر سمّ اسب ها وقتی استخوان هایش می شکند
.
بالخیول جم طفل ینسحق
زیر سمّ اسب ها چندین کودک پایمال می شود
.
بالخیول جم ضلع ینکسر یا ظلام
زیر سمّ اسب ها چندین استخوان می شکند ، ای تاریکی
.
یا ظَـلام خیم اعله الخیم
ای تاریکی روی خیمه گاه ما خیمه بیفکن
.
یا ظَـلام راعی سترِالحرم
ای تاریکی مراقب حجاب حرم باش
.
یا ظَـلام خایِفَه امن الفجر یا ظَلام
ای تاریکی من از طلوع سپیده دم هراس دارم ؛ ای تاریکی
.
مثل هالغربه الّلی عندی منهو شاف
چه کسی مثل این غربتی که من در آن هستم دیده است ؟
.
او یاهو جرب حیرتی ابمر الدهر
و در همه ی دوران ها چه کسی سرگردانی من را تجربه کرده است ؟
.
هم ارید اللیل هم منه اخاف
هم تاریکی شب را می خواهم هم از آن می هراسم
.
اشلون اامن قلبی و ایحیطه الخطر
چگونه امان داشته باشم و خطرها دلم را فرا گرفته است
.
اللیل لو اظلم یصون اهل العفاف
شب اگر سایه افکند اهل عفاف را از دید نامحرمان در امان قرار می دهد
.
لجن یوحشنی اذا مابی قمر
اما مرا به وحشت می اندازد اگر ماه در آن نباشد
.
عالفرات راح اودع بخت
کنار فرات با حامی من خداحافظی خواهم کرد
.
عالفرات یسمع اخته انتخت
کنار فرات ندای مددخواهی خواهرش را شنید
.
عالفرات ینخسفلی بدر یا ظلام
در کنار فرات ماه من خسوف می کند ؛ ای تاریکی
.
یا ظَـلام خیم اعله الخیم
ای تاریکی روی خیمه گاه ما خیمه بیفکن
.
یا ظَـلام راعی سترِالحرم
ای تاریکی مراقب حجاب حرم باش
.
یا ظَـلام خایِفَه امن الفجر یا ظَلام
ای تاریکی من از طلوع سپیده دم هراس دارم ؛ ای تاریکی
.
یا ظلام اللیل لمن تنجلی
ای تاریکی شب ، چون سیاهی تو از بین رود
.
ابیا وضع ترجع عله اعیال النبی
دوباره در چه حالی سراغ خانواده ی پیامبر بازخواهی گشت ؟
.
اخیامی هاللیله ابحراسه کافلی
امشب خیمه هایم در حمایت حامی من اباالفضل است
.
او باجر ابهالوکِت یِحرِسها اجنَبی
و فردا در چنین زمانی حامی آن ها یک شخص غریبه ست
.
امنین ادور طارش ایروح لعلی
از کجا خبررسانی را پیدا کنم تا پیش پدرم علی رود
.
بلگت ایجینه قبل لا نِنسِبی
بلکه به مدد ما بیاید قبل از این که به اسارت برویم
.
وین اروح باجر ابهالوِکت
کجا بروم فردا در چنین وقتی کجا روم ؟
.
وین اروح وحدی لو اصبحت
کجا بروم اگر تک و تنها ماندم
.
وین اروح حایره ابهالامر یا ظلام
کجا بروم ؛ در این حیران مانده ام ؛ ای تاریکی
.
یا ظَـلام خیم اعله الخیم
ای تاریکی روی خیمه گاه ما خیمه بیفکن
.
یا ظَـلام راعی سترِالحرم
ای تاریکی مراقب حجاب حرم باش
.
یا ظَـلام خایِفَه امن الفجر یا ظَلام
ای تاریکی من از طلوع سپیده دم هراس دارم ؛ ای تاریکی
.
یا ظـَلام اویانه تمشی ابهالدرب
ای تاریکی در این راه تو همراه ما حرکت کن
.
او وین ما نزلونه مد سترک علَی
و هرجا که ما را متوقف کردند تو حجاب خود را روی من بگستران
.
اِنته تستر وجهی من عقب الغروب
می خواهم صورت مرا از نگاه غریبه ها بپوشانی
.
و ابنهاری استر الوجه ابادی
و در روز روشن با دست های خودم صورتم را می پوشانم
.
تدری حر الشمس بی روحی تذوب
می دانی فردا گرمای آفتاب جان مرا خواهد گداخت
.
و اعله ظهر الناقه ما یحصل لی فی
و در بالای شتر ، سایه ای نخواهم داشت
.
بالعیال بالله وین اتجه
همراه زنان و کودکان به کدام سو روی آورم ؟
.
بالعیال المن انطی الوجه
همراه زنان و کودکان پیش چه کسی پناه آورم ؟
.
بالعیال لجیتک انتظر یا ظلام
همراه زنان و کودکان منتظر آمدن تو می مانم ، ای تاریکی
.
یا ظَـلام خیم اعله الخیم
ای تاریکی روی خیمه گاه ما خیمه بیفکن
.
یا ظَـلام راعی سترِالحرم
ای تاریکی مراقب حجاب حرم باش
.
یا ظَـلام خایِفَه امن الفجر یا ظَلام
ای تاریکی من از طلوع سپیده دم هراس دارم ؛ ای تاریکی
.
الوداع الواع الوداع
.
.
.
مترجم : عباس رزیجی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید