ما را نوشته اند غبار مسیرتان
بی تاب های جلوه ی ماه منیرتان
.
بانو شما کریمه ای و ما هم از ازل
هستیم تا قیام قیامت فقیرتان
.
دریای مهر و جود و کرم موج می زند
از پهنه ی کرامت خاک کویرتان
.
مثل کبوتران حرم می شود رها
هر بال و پر شکسته که باشد اسیرتان
.
بر ” اشفعی لنا ” همه امید بسته ایم
ماییم تشنه ی کرم دستگیرتان
.
عشق از سه شنبه های قم آغاز می شود
از این حرم دری به جنان باز می شود
.
ای مرقدت مدینه و کرببلای ما
هم کاظمین و مشهد و هم سامرای ما
.
با دست خالی از حرم تو نرفته اییم
چون مستجاب می شود اینجا دعای ما
.
معصومه ای و دختر موسی بن جعفری
هم زینبی هم ام ابیها برای ما
.
ما بی توجه تو به اوجی نمی رسیم
دستی بکش به روی پر و بال های ما
.
فریاد می زنیم که معصومه مذهبیم
تا که رسد به گوش دو عالم صدای ما
.
در صحن آینه به خدا مات می شویم
دلدادگان عمه ی سادات می شویم
.
اینجا شبانه روز بیایی گدا پر است
سوز دعا و ناله ی یا ربنا پر است
.
بیمار دست خالی از اینجا نمی رود
تا کاسه های آب حرم از شفا پر است
.
تو عطر ناب گلشن خورشید هشتمی
دور و برت همیشه شمیم رضا پر است
.
شب های جمعه گاه به قم رو می آورم
وقتی دلم ز حسرت کرببلا پر است
.
آسوده است با تو خدایی خیال ما
ای خوش به حال اهل قم و خوش به حال ما
.
.
.
مجتبی عسکری
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید