نذر خیمه
sli 18

وحید قاسمی

.

وقت رزم نو گلان زینب است
حضرت ارباب در تاب و تب است

.
شور و غوغایی میان خیمه هاست
بر لب زینب فقط ذکر خداست

.
اهل خیمه بی قراری می کنند
کوفیان لحظه شماری می کنند

.
حضرت ارباب پشت خیمه ها
برده سوی آسمان دست دعا

.
با خدای خویش نجوا می کند
شکوه ها از دست دنیا می کند

.
بر مشامش ناگهان عطری رسید
خواهرش را در کنار خویش دید

.
رو به سوی آسمان با آه سرد
اشک های چشم خود را پاک کرد

.
زینبش را دید با آن نوگلان
دست هر یک نیزه و تیر و کمان

.
گفت خواهر جان عذابم می کنی ؟
از خجالت خوب آبم می کنی

.
قلب مجروح مرا آزرده ای
کودکانت را چرا آورده ای

.
داد زینب حرف هایش را جواب
گفت : مولا کی تو را دادم عذاب ؟

.
کودکانم جان نثاران تواند
کوچک اما جزء یاران تواند

.
نوگلانم را ز غم آزاد کن
بار دیگر قلب من را شاد کن

.
می دهم سوگند بر جان رسول
برگ سبز خواهرت را کن قبول

.

.

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose