آبشار نور از دستار او سرشار بود
با عبای روی دوشش کعبه ای سیار بود
.
او مکرر دلبری می کرد از اهل بهشت
شیوه اش این بود ، زیرا حیدر کرّار بود
.
انعکاس نور رویش در رخ آیینه ها
خالق سلمان و حجر و میثم تمار بود
.
کعبه رو می کرد بر ایوان آقای نجف
پنج نوبت کعبه مشغول طواف یار بود
.
خط به خط ، نهج البلاغه نوحه خوان رفتنش
روضه خوان روی زردش زردی دستار بود
.
باغبان کهنه کار یاس ، هنگام وداع
در گلویش استخوان ، دربین چشمش خار بود
.
از نود زخم احد ، بدتر در و دیوار شد
از نود زخم احد ، کاری تر آن مسمار بود
.
زخم او تکثیر شد تا بی نهایت در حسین
یکصد و ده زخم نه ، زخم تنش بسیار بود
.
قبل از اینکه زخم ، جانش را بگیرد جان سپرد
چون سخن از کاروانی بر سر بازار بود
.
.
.
حجت الاسلام محسن حنیفی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید