آمد محرم
***
آمد محرم
ماه عزای اشرف اولاد آدم
.
ای چشم ها باز
باید مهیا شد برای گریه کم کم
.
یاران ببندید
.
دیگر نخندید
آخر عزادارند فرزندان خاتم
.
بر دوش مهدی
انداخته دستی شکسته شال ماتم
.
در عرش اعلی
پیراهنی خونین و کهنه گشته پرچم
.
نذر حسین است
اشکی که می جوشد ز چشم چاه زمزم
.
اندوهگینند
پیغمیر و زهرا علی حتی خدا هم
.
معراج ماهاست
در گریه و شور و زمینه و نوحه و دم
.
چون همنشینیم
پنجاه و نه شب با غم ارباب عالم
.
آمد محرّم نبض عالم ایستاده
از حرکتش حتی زمین هم ایستاده
.
ما پیرو دستور فابک للحسینیم
بر آفتاب دیده شبنم ایستاده
.
وقتی که پا در این حسینیه نهادم
بر تو سلام از دور دادم ایستاده
.
جاروکش فرش عزایت جبرئیل است
فرشی که رویش عرش اعظم ایستاده
.
دم یا حسین و بازدم جانم حسین است
نامت میان نوحه و دم ایستاده
.
پیش خدا روز قیامت سر بلند است
هر کس که پای تو مصمّم ایستاده
.
باید یزیدی های این امّت بدانند !
که شیعه در خط مقدّم ایستاده
.
والله که از هر عذابی در امان است
سینه زنی که زیر پرچم ایستاده
.
از بس أنا العطشان تو خورده به گوشش
از جوشش خود چاه زمزم ایستاده
.
ده روز دیگر خواهری در بین گودال
پهلوی جسم نامنظم ایستاده
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید