امان ز هجر امان از نبودن تو حسین
****
امان ز هجر امان از نبودن تو حسین
گرفت جان مرا غصه ی تن تو حسین
ز سینه ام نفس بی قرار افتاده
حسین عشق تو در احتضار افتاده
.
چقدر اشک بریزم نیامدی پیشم
دلم گرفته عزیزم نیامدی پیشم
.
دلم هوای تو کرده بیا در آغوشم
هنوز بعد عزایت سیاه می پوشم
.
برای تو همه ی زندگیم سینه زدم
کنار دخترکان یتیم سینه زدم
.
نگاه کن چقدر چین به صورتم دارم
نشان ضربه ی سنگین به صورتم دارم
.
برات روضه ی هر روزه می گرفتم من
به یاد تشنگی ات روزه می گرفتم من
.
کسی مقابل من آب خورد غش کردم
و گاهواره کمی تاب خورد غش کردم
.
اگرچه از همه کس احترام می بینم
به خواب اگر بروم خواب شام می بینم
.
به احترام سرت چشم من نشد روشن
تنور خانه ی من مطلقا نشد روشن
.
پس از تو داغ کفن می کشد مرا آخر
شتر سوار شدن می کشد مرا آخر
.
زمان خواندن قرآن زدم به روی لبم
به یاد آن لب و دندان زدم به روی لبم
.
میان خانه غمِ آفتاب را چه کنم
به سایبان بروم من رباب را چه کنم
.
چقدر شام ، سرت را عذاب می دادند
به قاتلت جلوی من شراب می دادند
.
لباس مادری ات را گرفتم از دستش
مرا زیاد زد اما گرفتم از دستش
.
در آفتاب نشانی غربتم برگشت
شبیه صورت تو رنگ صورتم برگشت
.
نگو دوباره چرا من به شام سر زده ام
پی زیارت قبر رقیه آمده ام
.
همین که نیست سرم سایه ی سری سخت است
بدان برادر من بی برادری سخت است
.
.
.
سید پوریا هاشمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید