اگر بر آستان خوانی مرا ، خاک درت گردم
***
اگر بر آستان خوانی مرا ، خاک درت گردم
و گر از در برانی ، خاک پای لشگرت گردم
.
به دامانت غبار آسا نشستم ، بر نمی خیزم
و گر بفشانی ام ، خیزم ولی گرد سرت گردم
علی ، شیر خدا باب تو شیر خود به قاتل داد
تویی دلبند او ، مپسند بی فیض از درت گردم
.
دل و جانم ، ز تاب شرم ، هم چون شمع می سوزد
بده پروانه ، تا پروانه سان خاکسترت گردم
.
به دربارت اگر باری دهی بارم ، زهی عزت
ولی خود با چه رویی رو به رو با خواهرت گردم
.
ببین از کرده ی خود سر به پیشم ، سربلندم کن
مرا رخصت بده تا پیش مرگ اکبرت گردم
.
اگر باشد به دستم اختیاری ، بعد سر دادن
سرم گیرم به دست و باز بر گرد سرت گردم
.
وضو گیرم ز آب کوثر و نامش به لب آرم
که شاید رستگار از فیض نام مادرت گردم
.
اگر بر جان فشانی نیستم قابل اجازت بخش
به خیمه مهد جنبان علی اصغرت گردم
.
.
.
استاد حاج علی انسانی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید