این همه در جستجوی خویش حیرانم مکن
***
این همه در جستجوی خویش حیرانم مکن
بهر دیدار رخت سر در گریبانم مکن
دست رد بر سینه ی این سائل محزون مزن
ناامید از درگهت ای جان جانانم مکن
.
درد جان فرسای هجرانت مرا از پا فکند
گر تو می خواهی کشم این درد ، درمانم مکن
.
تا بپویم راه دیدار تورا در زندگی
استقامت ده به من ، چون بید لرزانم مکن
.
از پریشانی هجران تو جان آمد به لب
جان زهرا ، بیش از این دیگر پریشانم مکن
.
عین احسان ، نعمت دیدار ماه روی توست
از تو گر کم می شود ، مشمول احسانم مکن
.
سائلی هستم که پیمان با تو بستم در الست
لحظه ای غافل مرا از عهد و پیمانم مکن
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید