ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر
***
ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر
ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر
.
بر ما که در کمین بلا گیر کرده ایم
با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر
.
شیعه کم و محب گنهکارتان زیاد
دَر هم محب و شیعه بخر دستمان بگیر
.
ما ؛ ای حسین ، مسلم و هانی نمی شویم
ما و همین دو دیده ی تر دستمان بگیر
.
از دست غیر ؛ دشنه ی دشنام می خوریم
از دست دوست خون جگر دستمان بگیر
راهی که پیش روست ، دراز است و پای لنگ
ای روی نیزه رفته سفر دستمان بگیر
.
زینب اشاره کرد به سر ، گفت ” یاحسین “
ای بر خیام سایه ی سر دستمان بگیر
.
از قامت رشیده ی زن های خیمه ات
جز سایه ای نمانده اثر دستمان بگیر
.
آنگه نگاه کرد بر سر عباس و گفت آه
ماه منیر ، قرص قمر دستمان بگیر
.
هم بر لباس پاره ی ما سایه سار باش
هم بر رخ سه ساله سپر دستمان بگیر
.
.
.
امیر عظیمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید