باده را تا آخرش سر می کشم
آسمانی می شوم پر می کشم
.
نعره ی مستانه دارم در گلو
مست کردم تا بیابم آبرو
.
یا گریبان می درم ، رسوا شوم
مست کردم تا کمی شیدا شوم
.
همچو مِی می خواستم یک دل شوم
با اجازه ، گر شود ، دعبل شوم
.
او پدر را می ستاید من پسر
او ز جان گفت است من هم از جگر
.
لیک شعر ما کجا آقا کجا
ذکر افلاک است ما اُحصی ثنا
.
ما کجا و صحبت از مدح امام
سِیر تا خورشید روی پشت بام ؟
.
ما کجا و باده های سلسبیل
دست ما کوتاه خرما بر نخیل
.
سائلی بودم که تو ره دادیم
من مریض عشق ، مادرزادیم
.
لکنتم را رفع کن در این رسا
باز می گویم که لا اُحصی ثنا
.
ای تو آقازاده ی خورشید طوس
روح و جان حضرت شمس الشموس
.
گوشه ای ز آب لبت نهر رجب
حوض کوثر ! سید عالی نسب !
.
السلام ای حضرت باب المراد
باب حاجات تمام این بلاد
.
یا رئوف بن رئوف بن رئوف
یا کریم و یا جواد و یا عطوف
.
ای به گهواره مسیحا را امام
ای مسیح بن مسیحا ! السلام
.
شد مسیحا خاکبوس بر درت
مریم عذرا کنیز مادرت
.
بی سبب لیلا به تو مجنون نشد
بی سبب روی تو گندم گون نشد
.
التماس چشم چشمه سارها
برکت و روزی گندم زارها
.
سفره های نان به زیر دین توست
رنگ گندم ها از این رو عین توست
.
برکت از میلاد تو لبریز شد
عشق لا یزرع چه حاصل خیز شد
.
کار مژگان بلندت شد شکار
از دل صیدت درآوردی دمار
.
دل به یک لحظه شود تسلیم تو
امر کن تا جان شود تقدیم تو
.
پیش کش بر غمزه ، سر آورده ام
زخم می خواهم ، جگر آورده ام
.
زخم تو کار مسیحا می کند
زخم تو دردم مداوا می کند
.
السلام ای درد و درمان رضا
السلام ای وصله ی جان رضا
.
دائم الخمرم بنوشم مِی زیاد
یا جواد و یا جواد و یا جواد
.
بوسه بر کفش تو زد یک پیرمرد
می گرفت از روی نعلین تو گرد
.
گرد کفشت خاک یا این که زر است
سرمه ی چشم علی جعفر است
.
دستخط آمد برای تو ز طوس
نامه را بر دیده بگذار و ببوس
.
نامه شرح غصه ی هجران توست
شرح دلتنگی بابا جان توست
.
میوه ی قلب پدر عمرت بلند
سر سلامت باشی از شر و گزند
.
شد دلم تنگ و ز دوری تو چاک
یا جواد بن علی روحی فداک
.
کاش بابای تو در آن حجره بود
زهر بود و جسم تو زرد و کبود
.
یک کبوتر پر شکسته در قفس
سخت تا کام تو می آمد نفس
.
پشت در کف بود و سوت و هلهله
در میان آسمان ها زلزله
.
بین حجره بال و پر می خورد زخم
تشنه بودی و جگر می خورد زخم
.
تشنه بودی آب را بر خاک ریخت
خاک بر روی سرش افلاک ریخت
.
قلب بابای خراسانی شکست
دیده ات را دست زهرا تا که بست
.
باز هم بی احترامی بر امام
می شود تشییع جسمت تا به بام
.
کاش می بردند جسمت با عبا
ای علی اکبر به روی بام ها
.
.
.
حجت السلام محسن حنیفی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید