نذر خیمه
sli 18

به بستر بانویی افتاده و مولا پرستارش

***

به بستر بانویی افتاده و مولا پرستارش

ببین حال پرستار و مپرس احوال بیمارش

.

کسی از آشنایان هم ، به دیدارش نمی آید

بود چشمش به در تا کی اجل آید به دیدارش

.

علی از چشم زهرا ، چشم ، یک دم برنمی دارد

مجسّم می کند ، عشق و فداکاریّ و ایثارش

.

علی گه در بغل زانو گهی سر بر سر زانوست

تو گویی از جدایی می کند ، یارش خبردارش

.

کند اشک علی را پاک با دستی که بشکسته

نخواهد اشک مظلومی فرو ریزد به رخسارش

.

لبانش می خورد بر هم ، صدا بیرون نمی آید

وگرنه خرمن هستی ، بسوزاند ز گفتارش

.

به زحمت وا کند پلک و به سختی می نهد بر هم

رمق را برده درد از دیده ی تا صبح ، بیدارش

.

دوای درد خود تنها ز مرگ خویش می خواهد

که امّت در جوانی از جهان کرده ست ، بیزارش

.

سروده ی سال ۱۳۶۴ هجری شمسی 

.

.

.

استاد حاج علی انسانی

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose