نذر خیمه
sli 18

به جز رحمت پیمبر از دری دیگر نمی آمد

***

به جز رحمت پیمبر از دری دیگر نمی آمد

ولو نجرانیان را تا ابد باور نمی آمد

.

از آن‌ لبخند در لبخند ، از آن الطافِ بی پایان
از آن احساس‌ بی اندازه نفرین بر نمی آمد

.

غرض‌ نفرین نبوده مطمئن باشید ای مردم
برای چند نصرانی که پیغمبر نمی آمد

.

برای‌ چند نصرانی‌ اگر مقصود نفرین بود
یقینا حجتی بالاتر از قنبر نمی آمد

.

نبی‌ پیش‌ از خودش‌ از شوق‌ آمد تا بفرماید
بدون مرتضی یک گام این سوتر نمی آمد

.

نبی‌ پیش‌ از خودش ؟ آری ٬ نبی‌ پیش‌ از‌ خودش‌ آمد
پیمبر را نمی دیدند اگر حیدر نمی آمد

.

مرا دارد شراب مدح حیدر می برد با خود

وگرنه عقل هرگز تا لب ساغر نمی آمد

.

مگر انگور‌ طبعش می‌ رسید امروز آقا جان
اگر این بچه شاعر تا نجف یک سر نمی آمد

.

به‌ حاصل‌ خیزی‌ خاک‌ درت‌ تاریخ‌ شک‌ می‌ کرد
اگر دُرّ گران از خاک اینجا در نمی آمد

.

بدون‌ هیچ‌ حرفی‌ می روم‌ جایی که‌ زهرا جز
به استقبال از تنهایی شوهر نمی آمد

.

بدون‌ هیچ‌ حرفی‌ می‌ روم پشت‌ همان در که
میان‌ شعله‌ اش جز دود و خاکستر‌ نمی آمد

.

یقین کردند‌ آن‌ مردم‌ که‌ نفرینی‌ نخواهد بود
و الا غاصبی با شعله پشت در نمی آمد

.

میان‌ خانه‌ زینب چشم بر در ‌منتظر مانده
ولی از کوچه‌‌ های بی کسی مادر نمی آمد

.

بدون هیچ حرفی می روم در بین گودالی
که‌ سویش‌ جز سنان‌ و نیزه و خنجر نمی آمد

.

همان‌ جایی‌ که‌ می‌ دید از بلندی‌ شمر می آید
ولی‌ افسوس‌ دیگر کاری‌ از‌ خواهر نمی آمد

.

یقین‌ کردند آن‌ مردم‌که نفرینی‌ نخواهد بود
والا ساربان دنبال انگشتر نمی آمد

.

.

.

سید ابوالفضل مبارز 

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose