بوی دود آید از این جا عود و عنبر سوخته ؟
یا که بیت الله را کاشانه و در سوخته ؟
.
از چه خون می گرید این دیوار و در ، یارب مگر
گلشن آل خلیل اینجا ، در آذر سوخته ؟
.
خانه ی وحی از فلک یکباره شد پر ازدحام
اندر این غوغا مگر جبرئیل را پر سوخته ؟
.
خانه ی زهراست این جا ، قتلگاه محسن است
آشیان قهرمان بدر و خیبر سوخته ؟
.
بر حریم عقل کل ، دیوانه ای زد آتشی
کز غمش هر عاقلی را جان و پیکر سوخته
.
خیمه گاه کربلا را آتش از اینجا زدند
شد ز داغ محسن آخر کام اصغر سوخته
.
گر نمی کرد اشک چشمانت ” حسان ” امداد من
می شد از آه من این اوراق دفتر سوخته
.
.
.
استاد حبیب الله چایچیان
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید