تا به اردوی تو مشغول به کاری شده ایم
***
تا به اردوی تو مشغول به کاری شده ایم
زود برگرد که آماده ی یاری شده ایم
.
بی بهانه همه دم بغض گلو می ترکد
بس که دور از تو به هر لیل و نهاری شده ایم
شام ها دیده ی حسرت به رهت دوخته ایم
قرن ها منتظر صبح قراری شده ایم
.
بی ولایت چه کسی دم زند از صبح بهار
به خدا تحت ولای تو بهاری شده ایم
.
اشک هجران پی دیدار تو بس ریخته ایم
مثل یک رود به دنبال تو جاری شده ایم
.
هست آسایشمان نیست ولی آرامش
بر سر دوش دل غمزده باری شده ایم
.
ریخته نظم بشر در همه عالم بر هم
شاهد ظلم به هر شهر و دیاری شده ایم
.
بی تو یک ذره ی منحوس مداوا نشود
چه گناهی ست که اینگونه به خواری شده ایم
.
نه نجف نه به سوی کرب و بلا راهی هست
تازه هم عقده ی گم گشته مزاری شده ایم
.
نوکر آن است که ترک غم دلبر نکند
ما که شرمنده ی ارباب ز یاری شده ایم
.
باز بوی حرم و عطر محرم آمد
روضه در روضه پی گریه و زاری شده ایم
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید