نذر خیمه
sli 18

تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچ کس حدس نمی زد که چنین سر برسد

.

پدرش چیز زیادی که نمی خواست ، فرات !
یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد ؟!

.

خوب شد عرش همه نور گلو را برداشت
حیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد ؟

.

خون حیدر به رگش ، در تب و تاب است ولی
بگذارید به سن علی اکبر برسد

.

شعله ور می شود این داغ دوباره ؛ وقتی
شیر در سینه ی بی کودک مادر برسد

.

زیر خورشید نشسته ، به خودش می گوید
تیر نگذاشت که آن جمله به آخر برسد

.

.

.
علیرضا لک

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose