حسین و یارانش ؛ رسیده اند به صحرا طلایه دارانش
بهشت خواهد شد به زیر پای رباب عاقبت بیابانش
.
حسین آمده با اویس و مالک و عمار و حجر و سلمانش
ببین چه سقایی که آب هم بکند جان خود به قربانش
.
زن است و مردترین کسی که حضرت عباس بوده دربانش
دو هدیه آورده که افتخار کند عاقبت به طفلانش
.
رباب با خنده نشانده اصغر سیراب را به دامانش
موذن این دشت به صوت خویش اذان را نموده از آنش
.
به رسم هدیه حسن دو ظرف پر عسل آورده نزد جانانش
زمان جلو می رفت به روی دوش زمین کاروان جلو می رفت
.
شبیه جنگ جمل دوباره یک حسن نوجوان جلو می رفت
به سمت اکبر خویش دریغ جان جهان نیمه جان جلو می رفت
.
سه شعبه با شدت به قصد زیر گلو از کمان جلو می رفت
زمان عقب می ماند در زمان که به سویش سنان جلو می رفت
.
عمیق بود چنان که نیزه تا وسط استخوان جلو می رفت
برای خاتم نه برای غارت او ساربان جلو می رفت
.
رقیه دید خودش برای بوسه به لب خیزران جلو می رفت
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید