خسته ی خسته ام ای یار چه باید بکنم
رفتم از یاد تو انگار ! چه باید بکنم
.
این دو ماه از کف من رفت و نکردم کاری
وای از غفلت بسیار ! چه باید بکنم
.
اهل دل با تو شب خویش سحر می کردند
منِ محروم ز دیدار چه باید بکنم
.
با همه خوب شدم با تو ولی بد بودم
چشم من بود به اغیار چه باید بکنم
.
هرچه گفتی تو به من گوش ندادم ! العفو !
شدم امروز گنهکار چه باید بکنم
.
مثل هر بار زدم زیر قرارم با تو
تو بگو تا که من این بار چه باید بکنم
.
نروم کرببلا خاک به سر خواهم شد
تا روم محضر دلدار چه باید بکنم ؟!
.
.
.
سید پوریا هاشمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید