در دیده ام غایب شدی ، در جان من نه
***
در دیده ام غایب شدی ، در جان من نه
خالی شد از یادت جهان ، کنعانِ من نه
.
مؤمن شدم بر کعبه ی رویت ندیده
عمرم به سر آمد ولی ایمان من نه
.
دیشب که خوابیدم به یادم گریه کردی
چشمان تو گریان شد و چشمان من نه
.
احسان و لطفت هر دقیقه شاملم شد
یک لحظه دیدی خوبی و احسان من ؟ نه
.
جز در غم زهرا شده قدری گذارم …
رؤیت کند اشک مرا مژگان من ؟ نه
.
ای دل بسوز از غربت حیدر که می گفت :
رو بر مگردان فاطمه جان ، جانِ من نه
.
باور ندارم … یارِ هجده ساله زود است
پر می کشی از کلبه ی احزان من ؟! نه …
.
باید به چاه کوفه گویم درد خود را
دامان تو گلگون شده دامان من نه
.
.
.
محمدجواد شیرازی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید