دوباره زد به سر عاشقان هوای حسن
****
دوباره زد به سر عاشقان هوای حسن
نفس ، نفس ، نفسِ سینه زن فدای حسن
خوشم که یک رگ من می رسد به او ، مادر !
به لطف تو شدم امشب غزل سُرای حسن
.
کریم طایفه یعنی که با سگی ولگرد
عجیب نیست که قسمت شود غذای حسن
.
در این زمانه که هر کس به هر دَری زده است
خوشا به حال کسی که شده گدای حسن
.
ببین که روی لبش لختهْ خون به جای دعاست
نگاه کن که اجابت شده دعای حسن
.
چقَدْر یاسِ کبود آمده ست ؛ دور لبش
چقَدْر روضه ی زهراست ؛ روضه های حسن
.
میان کوچه ی تاریخ ؛ تا ابد پیداست
چه رازهای مگویی ز ردپای حسن
.
چه دید در دل کوچه که بود تا آخر
همیشه بغض غریبانه در صدای حسن
.
برای مادر او روضه خوان بخوان از او
دوباره کرده دل ابری اش ؛ هوای حسن
.
بگو به مادر او ما غریب و تنهاییم
غریب ها همه هستند آشنای حسن
.
بگو دو غم به دلت ماند حضرت مادر
کفن برای حسین و حرم برای حسن
.
ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم ؛
همیشه مست حسین و همیشه پای حسن …
.
.
.
محسن کاویانی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید