رسیدم به این خاک ، به این خاک ماتم
***
رسیدم به این خاک ، به این خاک ماتم
بسوزی زمونه ، اگه بی حسین شم
.
یه لحظه ببینید ، نگاه حسینو
مگه میشه اصلا حسین منو کشت ؟
.
نیاد اون غروبی ، که باید ببینم
نه انگشتری مونده واسه ش نه انگشت
.
چقدر غربتش گریه داره
حسینم کسی رو نداره
بمیرم دل مثل دریاش ، بی قراره
.
حسینم حسینم حسینم
.
شکستیم یه گوشه ، من و بغض ناگاه
همون لحظه ای که ، حسین می کشید آه
.
چرا هی نگاهش ، به پای رقیه س ؟
نگاه می کنه با غم و گریه ما رو
.
مگه ! چی میبینه ؟ که هی داره میگه
خدایا سپردم به تو خیمه ها رو
.
خدایا مبادا بیفته
نگاهای نامحرم اینجا
خدایا مبادا جدا شه دست سقا
.
پر از ناله و اشک و آهیم
خدایا ببین بی سپاهیم
خدایا نگهدارمون باش ! بی پناهیم
.
.
.
شاعر : امیر رضا یزدانی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید