روز میلاد تو وقتی روز مادر می شود
حسّ خوشحالی ما صدها برابر می شود
.
آن قدَر روشن تجلّی می کنی ای نور محض
هم مکان هم لامکان از تو منور می شود
.
دست تقدیر خدا مولاست امّا سرنوشت ؛
آن چنانی که تو می خواهی مقدّر می شود
.
تا که جبرائیل از ثقلش نریزد بال و پر
مدح تو کوتاه در آیات کوثر می شود
.
هر کسی در عالم ذر ، زودتر میثاق بست
با تولّایت ، در این دنیا پیمبر می شود
.
اشک چشم عاشقانت را اگر جمعش کنند
حوض کوثر می شود ، تقدیم حیدر می شود
.
هر کسی دیروز می زد طعنه بر بابای تو
نسل بی مقدارش از امروز ابتر می شود
.
شهر پیغمبر که جای خود ، ز عطر یاس تو
هفت شهر آسمان ، دارد معطّر می شود
.
انبیا از درک شأنت می کنند اظهار عجز
در مقامی که پدر خم نزد دختر می شود
.
دست هایت را نبی تا بوسه باران می کند
کام او شیرین تر از هر قند و شکّر می شود
.
هست ردّالشّمس و خلق خلق ، کار کوچکش
شیرمردی کز لیاقت با تو همسر می شود
.
فتح خیبر ، می کند اثبات ، این حرف مرا
کار ناممکن به نام تو میسّر می شود
.
رشته های چادرت را پهن کن ، یا ذاالکرم
احتیاج ما دو چندان روز محشر می شود
.
اشک های ماست غسل توبه ی بعد از گناه
هرکه گریانت شود فوراً مطهّر می شود
.
این چه سرّی هست ، حتّی در شب میلاد هم
حال ما با گریه کردن بر تو بهتر می شود
.
آن همه دیدی مصیبت ، پس چرا در روضه ات
اغلب اوقات حرف از ضربت در می شود ؟
.
کاش می فهمید آن نامرد پست سنگدل
یاس حتّی از صدای باد پرپر می شود
.
صورتت نیلی ، تنت مجروح ، بازویت کبود
وارث این دردها ارباب بی سر می شود
.
.
.
محمد قاسمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید