سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح
درود ما به تو ای مریم چهار مسیح
.
سپهر نورفروز سه اختر و یک ماه
عجب نه خوانم اگر مادرت به ثارالله
.
سلام بر تو و ابناء و شوهرت مادر
به عطر دامن عباس پرورت مادر
.
ادب به قامت زهرایی ات قیام کند
وفا به غیرت عباس تو سلام کند
.
سلام زینب کبرا و حضرت سجّاد
به خون پاک بنین تو پاک مادر باد
.
اگر چه با همه گفتی کنیز زهرایی
به چشم آل محمّد عزیز زهرایی
.
تو بعد فاطمه در بیت وحی فاطمه ای
تو آسمان ادب را همیشه قائمه ای
.
به نفس پاک محمّد تو همدمی مادر
مسیح عشق و ادب را تو مریمی مادر
.
بهشت شیفته ی چار لاله ی یاست
کلید باب حوائج به دست عبّاست
.
مزار توست کنار مزار چار امام
که چار ماهِ تمامت به خون نشست تمام
.
سر ارادت این هفت اب به خاکت باد
چهار ام به فدای بنین پاکت باد
.
مگر به گوش ؛ پیام خدا ز غیب شنفت
که مادر اسم تو را از نخست فاطمه گفت
.
هزار قافله دل پای بست فرزندت
نشان بوسه ی مولا به دست فرزندت
.
تو جان پاکی و عبّاس ، پاره ی تن تو
ستاره ریخته زهرا به ماه دامن تو
.
حسین را که بسی داشت در کنار شهید
به جز تو نیست کسی مادر چهار شهید
.
به چار ماه خود اشکی نریختی ز دو عین
گریستی به حسین و گریستی به حسین
.
اگر تو نام نبردی ز شاخه ی یاست
گریست دیده ی زهرا برای عبّاست
.
الا تمام وجودت پر از نوای حسین
به گریه نایبه الزینبی برای حسین
.
روایتِ عطشِ کربلاست در اشکت
سلامِ گریه کنان حسین ، بر اشکت
.
سرود زخم گلوی حسین ، ورد لبت
خلوص زینب و عبّاس در نماز شبت
.
شبی که چشم حسین اوفتاد بر پسرت
فشاند نور ز خورشیدِ چهره بر قمرت
.
نگاه نافذش اظهار کرد بی پرده
که بهر شیر خدا شیرِ شیر آورده
.
هر آن که روی ورا دید ، این ندا سر داد
دوباره حضرت زهرا حسین دیگر زاد
.
تو مادر شهدا ، همسر علی هستی
هزار حیف ، غریبانه چشم خود بستی
.
خزان رسید چو بر برگ لاله ی یاست
نبود ، جعفر و عثمان و عون و عبّاست
.
سپهر و مهر و مه و کوکبت کجا بودند
علی ، حسین ، حسن ، زینبت کجا بودند
.
هماره ریخت به رخ از دو دیده ، یاقوتت
اگر به دوش غریبانه رفت تابوتت
.
دگر به پیکرت آثار تازیانه نبود
دگر مراسم تشییع تو شبانه نبود
.
تو داغدار شهید کنار علقمه ای
همیشه فاطمه بودی همیشه فاطمه ای
.
نگه به خاطر ذریّه ی بتولم کن
مرا که ” میثم “ آلوده ام ، قبولم کن
.
.
.
استاد حاج غلامرضا سازگار
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید