سلطان خراسان نه ، که سلطان جهان است
***
سلطان خراسان نه ، که سلطان جهان است
ثابت شده فیضش همه جا در جریان است
.
در ” بست بهایی ” شب شعری شده برپا
احساس غزل خوانی ما در غلیان است
.
هر کس که نرفته ست به پابوسی سلطان
” اشک غمش از هر مژه چون سیل ” روان است
.
عمری ست که ” نان رضوی ” نان شب ماست
هر کس به طریقی پی یک لقمه ی نان است
.
نزدیک تر است از رگ گردن به گدایش
” چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است “
.
امروز رضا گفت که فردای قیامت
هر کس که شده زائر ما ، از خودمان است
.
رنگین شده سجاده ی ما با می نابش
ما جام به دستیم و رضا پیر مغان است
.
ما را به غلامی خودش شاه پذیرفت
با ما به از این بود که با خلق جهان است
.
یک خادم خوش رو وسط شعر به من گفت
برخیر پسر جان ! که دگر وقت اذان است
.
.
.
احسان نرگسی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید