شایسته است اگر تو سر حرف وا کنی
مثل قدیم ، شوهر خود را صدا کنی
.
اینگونه که نمی شود ای باوفا عروس
در خانه ام برای وفاتت دعا کنی
.
دیشب دوباره زینبت از من سوال کرد
بابا چه می شود که طبیبی صدا کنی ؟
.
من از ضریح زلف تو حاجت گرفته ام
باید دوباره آرزویم را روا کنی
.
من آرزو نموده ام ای دختر رسول
تو آرزوی خوب شدن از خدا کنی
.
طرز قیام تو چو رکوع است در نماز
وقت رکوع از چه قدت را دو تا کنی ؟
.
سائل سراغ نان تنور تو را گرفت
وقتش رسیده فکر به حال گدا کنی
.
از گودی دو چشم تو روزم سیاه شد
زین کاسه ها تو خون به دل مرتضی کنی
.
آیا شود که از سفر خود حذر کنی ؟
آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنی ؟
.
.
.
محمد سهرابی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید