نذر خیمه
sli 18

غبار دشت بالا  رفت و می شد کاروانی آن میان پیدا

***

غبار دشت بالا رفت و می شد کاروانی آن میان پیدا.

به هر محمل نهان آیینه ی انسیه الحوراء

.

شگفتا کاروانی همچو اسماعیل طفلانش

چو ابراهیم مردانش دو عالم بی قرارانش

و باشد غبطه ی پیران مقام شیرخوارانش

.

علم در دست های حضرت سقا

قیامت را نمایان می کند آن قامت رعنا

.

حرم در سایه سار لطف او باقی

و خشکی بیابان هم صدا می زد به مشتاقی

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

.

به سوی شاه عالم چشم های عالم بالا

نگاه شاه اما در تماشای گل لیلا

.

میان آه و اندوه شقایق ها

و سیل اشک های حضرت زهرا

.

امیر قافله چشم و چراغ مشرقین آمد

حسین آمد حسین آمد ؛ حسین آمد حسین آمد

.

به نام نامی ساقی کوثر خیمه برپا شد

طنین انداز شد گویا صدا در پهنه ی گیتی

سر اهل زمین و آسمان پایین

.

که ناموس خدا از محمل خورشید می آید

به دور ناقه اش دیواری از غیرت مهیا شد

.

نمی بیند نگاهی قامت زینب ولی پیداست

از آینده حتی شوکت زینب ؛ جلال و حشمت زینب ؛

.

 شکوه و عصمت زینب چه گویم مدحت زینب ،

که بر روی عباس است پای حضرت زینب

.

و اجلال نزول دختر زهرا چنین باشد

چرا که در رگش خون امیرالمومنین باشد

.

به این حال آمده زینب به دشت کربلا اما

امان از گردش دنیا امان از عصر عاشورا

.

پناه خیمه مضطر شد بدون یار و یاور شد

و کاری که نباید می شد آخر شد

.

صدای ناله ی جنّ و ملک آمد

زمین گویا به سر می زد

زمان آشفته از این داغ و در هم شد

.

و این مرثیه اوج روضه ی ماه محرم شد

چه خونی در دلش کردند سوار ناقه ی بی محلش کردند

.

.

.

دریافت فایل صوتی

برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose