غریب موندی بین یه زندون سوت و کور
***
غریب موندی بین یه زندون سوت و کور
چقدر شنیدی آقا تو از همه حرف زور
.
ای غریب در وطن
خیلی کبوده این بدن
دور از چشم زن ها و بچه ها
.
بغض این گلو شکست
ای وای من تو دست به دست
اومد تنت رو تخته پاره ها
.
دلم گرفته از غمت
فدای اشک نم نمت
.
می سوزه امشب این دلم
به یاد سوز ماتمت
.
غریب غریب غریب آقا
.
تو باب حاجاتی و اسیر در بند آقا
اینه ذکر رو لب ها مدد مادرم زهرا
.
تازیانه خوردی و
با هر لگد تو مردی و
زنجیر گرفته هِی توونتو
.
ساق پای تو شکست
راه نفس به سینه بست
دیگه به لب رسیده جون تو
.
دلم گرفت از این عزا
عزا گرفت امام رضا
.
نبود کسی بالا سرت
گرفت عزا قدر قضا
.
غریب غریب غریب آقا
.
رسید لحظه ی آخر میذاری رو خاکا سر
کنار جسمت آقا نبود ناله ی دختر
.
لحظه های پر غمه
ذکر لب تو این دمه
روزی نمیشه عین روز حسین
.
تشنه لب به زیر پا
میشه جدا سر از قفا
ای جان فدای غربت تو حسین
.
دلم گرفت از این بلا
به یاد ظهر کربلا
.
جلوی چشم خواهرش
میره سرش رو نیزه ها
.
غریب غریب غریب حسین
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید