مثل ابر بهار می بارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
***
مثل ابر بهار می بارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
چاره ی لحظه های دشوارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
.
اندکی تا دم سحر مانده ، تازه آغاز دردسر مانده
لحظه ها را چگونه بشمارم ؟! رحم کن بر دل علی زهرا
.
وقت تنگ است و کار بسیار است ، غسلت ای باغ لاله دشوار است
گره افتاده است در کارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
.
وقت غسلت چقدر لرزیدم ، خون تازه به پهلویت دیدم
ای زمین گیرِ زخمِ مسمارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
.
فاطمه جان مُحوّل الاحوال ، بازویت … بازویت !!! زبانم لال
چه شد آخر شریک اسرارم ؟! رحم کن بر دل علی زهرا
.
بین محراب زینب من را … فضه دریاب زینب من را …
جان این دختر عزادارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
.
غسل دادم تو را حسین افتاد ، صورتت دیدم و حسن جان داد
نظری کن بر این دل زارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
.
به من مرده جان تازه بده ، لااقل لحظه ای اجازه بده
سر روی شانه ی تو بگذارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
.
با قد خم قدم قدم رفتم ، زیر تابوت همسرم رفتم
کمرم تا شد ای هوادارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
.
رکن من یار و یاورم زهرا ، من چگونه به دست خود حالا
هستی ام را به خاک بسپارم ؟! رحم کن بر دل علی زهرا
.
وسط قبر بین این گودال ، پدرت آمده است استقبال
چه کنم می روی و ناچارم … رحم کن بر دل علی زهرا
.
جان حیدر مرا حلالم کن ، دم آخر مرا حلالم کن
خیلی آخر به تو بدهکارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
.
.
.
محمدجواد شیرازی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید