هزار شکر چشم من پر آب شد حسین جان
***
هزار شکر چشم من پر آب شد حسین جان
دلم برای داغ تو مذاب شد حسین جان
.
سحاب رحمتی و ما به زیر بارش توایم
که بندگی ما از این سحاب شد حسین جان
.
مرا به چشم مردمان بزرگ کرده ای ولی
ثواب های من چرا کباب شد حسین جان
.
مرا به چشم مردمان بزرگ کردهای ولی
چه کرده ام که نام من خراب شد حسین جان
.
چه خرجها نکرده ام به خاطر ریا و عُجب
چه کرده ام که روضه هم حجاب شد حسین جان
.
ببخش اگر به نام تو قمار کرده ام به عمر
و پای تو گناه ما حـساب شد حسین جان
.
ببخش اگر حدیث تو کلام تو نخوانده ام
اگرچه هرچه گفته ای کتاب شد حسین جان
.
جهاد نفس را مگو حساب خلق را مگو
به قلب تو تغافلم ، عذاب شد حسین جان
.
تو را به نام دین شیوخ ، چه جاهلانه کشته اند
که کشتن امام هم صواب شد حسین جان
.
وصیت شهید را نخوانده ایم یک دو خط
که این چنین مسیر تو به قاب شد حسین جان
.
صلای حنجر تو راستی و مردی است
پیام زینبین تو حجـاب شد حسین جان
.
به زیر ظلم و زور و زر نمی روم که دیده ام
مسیر تو دلیل انقلاب شد حسین جان
.
برای معرفت بیا و نیّتم درست کن
که عاشق تو از خدا خطاب شد حسین جان
.
.
.
حسن لطفی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید