هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
***
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
.
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد
.
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت ” احلی من العسل ” دارد
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب شش گوشه یک غزل دارد
.
بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم ؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
.
غلامتان به من آموخت در میانه ی خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
.
.
.
سید حمیدرضا برقعی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید