وقتش رسیده تا به بیانم توان دهید
***
وقتش رسیده تا به بیانم توان دهید
این حرف های مانده به دل را زبان دهید
.
وقتش رسیده روی پر جبرئیل ها
شعری به قلب این قلم از آسمان دهید
.
تا میوه ی رسیده ی مضمون به ما رسد
قدری درخت واژه یتان را تکان دهید
.
ارزانی ستاره بود ماه آسمان
ماه مدینه را به من امشب نشان دهید
.
من از شما به غیر شما را نخواستم
هرچه ثواب هست به این و به آن دهید
.
امشب که ساقی آمده از مشک عشق او
یک کاسه آب دست من نیمه جان دهید
.
در برکه ی نگاه علی خوش دمیده است
ماهی که ماه هم مثلش را ندیده است
.
حالا که ماه آمده پیدا ترین شده ست
یوسف ترین رسیده و زیباترین شده ست
.
منصوب گشته است به باب الحوائجی
پیغمبری ندیده مسیحاترین شده ست
.
ابروی او نیامده محراب عاشقی
گیسوی او نیامده یلداترین شده ست
.
بین قبیله ای که همه سرو قامتند
قامت کشیده خوش قد و بالاترین شده ست
.
لیلا میان شهر مجانین نه … این پسر
در شهر لیلی آمده لیلا ترین شده ست
.
ساقی زیاد بوده در این خاندان
سردار کربلاست که سقا ترین شده ست
.
عباس روح جاری از نیل تا فرات
عباس راهِ رفتنِ در کشتی نجات
.
شعبان برای ماست گواراتر از رجب
شیرین تر از شهدِ لب یارم از رطب
.
امشب شب تولد روح دلاوری ست
امشب شب وفاست شب غیرت و ادب
.
باید به پیش ابروی او سجده آوریم
چون واجب است محضر او امر مستحب
.
امشب شب چهارم ماه است آمده
ماه شب چهارده از قلب نیمه شب
.
نامش پر از کنایه پر از استعاره است
شب ماه و روز مهر و سحرها ستاره است
.
عرض ارادتم به اباالفضل بارها
برده مرا به جرگه ی بی اختیارها
.
چون موج ، سر به سینه ی هر صخره می زنم
آثار عاشقی ست از اینگونه کارها
.
محدود ما یکی دو قبیله نمی شود
عشقش دوانده ریشه به ایل و تبارها
.
مانند او نیامده دیگر به روزگار
مانند من گدای نگاهش هزارها
.
دلداده اند در ره او صاحبان دل
سر داده اند در قدم او سوارها
.
از او ندیده ام به خدا دادرس تری
آقا تری کریم تری هم نفس تری
.
با این که با اصالت و ارباب زاده بود
یک عمر چون رعّیت این خانواده بود
.
بذر ارادتی که به دل کاشت مادرش
حالا چو سرو قامت او ایستاده بود
.
در پیش فاطمی نسبان سر به زیر بود
انگار این ارادت او بی اراده بود
.
در آخرین سجود نماز محبتش
در پیش پای فاطمه از زین فتاده بود
.
آنها که دیده اند نوشتند عاقبت
سر روی پای حضرت زهرا نهاده بود
.
زهرا کنارش آه نفس گیر می کشد
با دست خود ز دیده ی او تیر می کشد
.
ما جز خدا به غیر توکل نمی کنیم
ما جز به اهل بیت توسل نمی کنیم
.
باید در این زمانه ولایت مدار بود
ورنه به هیچ جای جهان گُل نمی کنیم
.
ما ذاکریم ؟ نه همه سرباز رهبریم
وقتی که امر کرد تأمل نمی کنیم
.
گوید اگر روید در آتش به سر رویم
سر هم اگر که خواست تعلل نمی کنیم
.
هرکس که در مقابل آقا بایستد
در هر لباس و پست ، تحمل نمی کنیم
.
عباس ماند چون که مطیع امام بود
در او چرا به حرف امامش حرام بود
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید