وقتی میان روضه ها با گریه خلوت می کنم
آقا شبیه تو کمی ، احساس غربت می کنم
.
وقت خطا ، الاّ شما ، بوده حواسم بر همه
از این که هستی شاهدم ، همواره غفلت می کنم
.
وقتی برای تو نشد ، سودی ندارد ندبه ها
با اسم تو از عشق تو ، من کسب شهرت می کنم
.
تنهاترین مرد زمان ، در جمعه های بی کسی
حاضر شما هستی و من ، هر هفته غیبت می کنم
.
از معصیت تنها شدم ، آلوده ی دنیا شد
دارم برای لذّت یک روزه همّت می کنم !
.
حُبّ علی و آل او ، خیرالنعم باشد ولی …
من با گناه و معصیت کفران نعمت می کنم
.
حالا نشسته غصّه ی عالم به روی سینه ام
از دست نفس سرکشم ، اینجا شکایت می کنم
.
یاد شهیدان حرم ، خیلی خجالت می کشم
از این همه جاماندگی ، احساس ذلّت می کنم
.
با این همه در دو جهان ، با آبرو کردی مرا
بر نوکران مـادر سادات خدمت می کنم
.
دلتنگ صحن حیدرم ، بی تاب شهر کربلا
دورم ولی با چشم دل دارم زیارت می کنم
.
مادر به من آموخته ، باید فدای دین شوم
دار و ندارم را فقط وقف ولایت می کنم
.
آه از دَمی که فاتح خیبر شنید این جمله را
زهرا بلا گردان تو ، جان را فدایت می کنم
.
غصه نخور با فاطمه یاری نمی خواهی شما
من یک تنه از حرمتت ، آقا حمایت می کنم
.
شد خونِ زخم پیکرم ، خط و نشانِ کوچه ها
خوردم زمین ، خوردی زمین ، هر دو میان کوچه ها
.
.
.
حسین رحمانی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید