با کلام به لشگر زدن عمه هام
***
با کلام به لشگر زدن عمه هام
دستامون بسته بود توی شهر شام
شام نشد ؛ حریف من و گریه هام
.
درسته دستم شکست
همینه هر چی که هست
درسته دست طناب دستامو بست
.
تو صدام تکبیره
ناله هام مثل تیره
گریه هام شمشیره
.
درسته خستم شدم
یه دنیا راه اومدم
تموم راهو به نیزه ت زل زدم
.
پا به پات باریدم
پامو پس نکشیدم
من به جات جنگیدم
.
تو صدام تکبیره
ناله هام مثل تیره
گریه هام شمشیره
.
آخرم با اشکام مثل مادرم
آبروی این شهرو من می برم
آبروی بابامو من می خرم
.
با کـلام ؛ به لشگر زدن عمه هام
دستامون بسته بود توی شهر شام
شام نشد حریف من و گریه هام
.
درسته گریون شدم
ضعیف و بی جون شدم
درسته نیلی شدم
گلگون شدم
.
میشه شام تسخیرم
قبل از اون که بمیرم
انتقام می گیرم
.
رو به روم برآورده شد آرزوم
اومدی بسته شد چشام و تموم
کاش می شد که با تو میومد عموم
.
با کـلام ؛ به لشگر زدن عمه هام
دستامون بسته بود توی شهر شام
شام نشد ؛ حریف من و گریه هام
.
تو صدام ؛ تکبیره
ناله هام مثل تیره
گریه هام شمشیره
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید