باید به فکر قافیه های جدید بود
در شهر غمزده به هوای امید بود
.
باید به مثنوی پر و بال عقاب داد
شوری برای خلقت یک انقلاب داد
.
باید تلنگری به تکاپوی سینه زد
با بیت های شعر پلی تا مدینه زد
.
باید سراغ زمزمه ای عاشقانه رفت
در جستجوی شوق به هر بی کرانه رفت
.
باید برای فصل رجب واژه آفرید
شاید هوای وصل و طرب سوژه ای جدید
.
ماهی که مات روشنی اش می شود نجوم
راهی به سمت یا علی از باقرالعلوم
.
نفسی که شد نَفَس نَفَسش بی حد و عدد
با دیدن هلال رجب یا علی مدد
.
پای رجب رسیده به شهر نوشته ها
گل شد تمام گفته و گل شد شنفته ها
.
تسبیح عاشقیِّ دل شاد یا علی ست
سبُّوح حمد حضرت سجّاد یا علی ست
.
نور مبین ذات خدا در زمین ببین
آمد اصول دین پسر زین العابدین
.
باقر بقای علم لدنّیِ مصطفاست
باقر بنای نام علی با همان صفاست
.
باقر شکوه عاشقی و عشق خالق است
دار و ندار سینه ی پرشور صادق است
.
باقر نمای تشنگی و نای زندگی ست
اوج غم و عروج تولّا و بندگی ست
.
پرورده ی نیایش شب های نافله
همبازیِّ سه ساله ی همپای قافله
.
یادآور حماسه ی عبّاس در نبرد
تیرش جواب طعنه شد و قلب فتنه سرد
.
شرحی برای درک معانیِّ فاطمه
راهی به سوی رب و مبانیِّ زمزمه
.
حُبّش کلید برتری محشریِّ ماست
نامش زمینه ی نفس حیدریِّ ماست
.
ای شاهد شهادت گل های آفتاب
اشک دو چشم کودکیت مات مشک آب
.
یادت نمی رود سفر پای نیزه ها
دیدار قتلگاه و وداع با جنازه ها
.
برگ گل و فشار غل و طعنه و عذاب
بزم می و جفای نی و مجلس شراب
.
تو روضه های آه رباب و سکینه ای
یک کربلا عذاب و عطش در مدینه ای
.
آن روز شعله آمد و سوزاند خیمه گاه
امروز مانده قبر تو بی شمع و بارگاه
.
اصلاً سقیفه آمده همواره لج کند
محتاج شیعه را به دعای فرج کند
.
آقا بیا که آمدنت آرزوی ماست
عمری ست بغض دوری تو در گلوی ماست
برای حمایت از خیمه کلیک کنید