روی خاک حجره افتاده سر ابن الرضا
***
روی خاک حجره افتاده سر ابن الرضا
آه ، آه از لحظه های آخرِ ابن الرضا
جای جای خانه را پر کرده اند از هلهله
تا نیاید ذکر مادر مادر ابن الرضا
.
بر جوانیش بریزد چشم پیری ، اشک خون
گشته دیگر زندگی ، دردسر ابن الرضا
.
بی کسی شد قسمت آن که کس هر بی کس است
ای اجل تنها تو هستی یاور ابن الرضا
.
بس کن ای ملعونه این بی حرمتی ها را که نیست
جای این رقاصه ها در محضر ابن الرضا
.
هم شهیدش کرده ، هم خندد به خشکی لبش
جعده و شمر است با هم ، همسر ابن الرضا
.
هر چه هم آمد سرش شکر خدا دیگر نبود
نیزه و سنگ و عصا دور و بر ابن الرضا
.
گرچه او مانند جدش دفن شد بعد از سه روز
کس ندیده جای پا بر پیکر ابن الرضا
.
شکر حق جان بر لب بابا نیاورده است با
کاکل خونین ، علی اکبرِ ابن الرضا *
.
هر چه در بغداد شد ، شکر خدا دیگر نگشت
چادر خاکی نصیب دختر ابن الرضا
.
* امام هادی علیه السلام
.
تیر ماه ۱۳۹۹
.
.
.
محمدحسین رحیمیان
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید