طبیب و درد و درمانم ؛ حسین است
تمام دین و ایمانم حسین است
.
از آن دائم به قرآن انس دارم
که جسم و جان قرآنم حسین است
.
بهشتم کربلا ، کوثر فراتم
صراط و حشر و میزانم حسین است
.
یقین دارم که در تاریکی قبر
چراغ چشم گریانم حسین است
.
گل من اشگ و بلبل روضه خوان است
بهار و باغ و بستانم حسین است
.
گنه کارم گنه کارم گنه کار
امید و عفو و غفرانم حسین است
.
گر از آغاز و پایانم بپرسید
همه آغاز و پایانم حسین است
.
شفای قلب مجروحم بود اشک
دوای درد هجرانم حسین است
.
که گفته من نمی بینم خدا را
جمال حیّ سبحانم حسین است
.
اگر شاهم ، گدای کوی اویم
و گر مورم سلیمانم حسین است
.
کی ام من ” میثم ” آلوده دامان
همه تطهیر دامانم حسین است
.
.
شرارم بر فلک اشگم روانه
گرفتم در یم خون آشیانه
.
شهیدم وا شهیدا ناله ی دل
حسینم واح سینایم ترانه
.
زنم یک سو تمام خارها را
که از باغ گلم گیرم نشانه
.
الا ای سنگ ها با من بنالید
که از آهم کشد آتش زبانه
.
که غیر از من به رگ های بریده
نهاده بوسه ، زیر تازیانه
.
هَزارانم همه خفتند در خاک
هِزاران کوه غم دارم به شانه
.
کنار نعش بابا می کشد خصم
به سیلی ناز طفل نازدانه
.
دریغا پنجه ی قاتل گره خورد
بر آن مویی که زهرا کرد شانه
.
پیمبر گریه کن بهر حسینت
که خون توست از حلقش روانه
.
مران ای ساربان محمل که شویَم
گُل خود را به اشگ دانه دانه
.
یک نفر در میان گودال و
صد نفر می زدند زینب را
.
تیغ ها مانده بین گودال و
با سپر می دند زینب را
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید