قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان
گریان ز غمت چشم سحر بود حسن جان
.
از دوست و دشمن به تو پیوسته ستم شد
مظلومی تو ارث پدر بود حسن جان
.
مادر که زمین خورد تن پاک تو لرزید
تنها کمکت اشک بصر بود حسن جان
.
از طعنه و از زخم زبان های پیاپی
هر دم به دلت زخم دگر بود حسن جان
.
شد قلب تو مجروح تر از جسم برادر
کز او جگرت سوخته تر بود حسن جان
.
گر ماه حسین بن علی بود محرم
ماه غم تو ماه صفر بود حسن جان
.
هر کس به تنش زخم رسد از دم شمشیر
زخم تو به تن نه ، به جگر بود حسن جان
.
در کوچه و در مسجد و در خانه مغیره
پیوسته تو را پیش نظر بود حسن جان
.
در راه حسین بن علی چار فداییت
در کرببلا چار پسر بود حسن جان
.
“میثم ” که سخن از دل سوزان تو می گفت
شعرش به دل شیعه شرر بود حسن جان
.
.
.
استاد حاج غلامرضا سازگار
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید