چشم من خشک است
***
چشم من خشک است و چشم یار ، گریان مانده است
ما پشیمان نیستیم و او پریشان مانده است
.
آنقدر از دست مردم غصّه خورد و غصّه خورد
رفته است از شهرها و در بیابان مانده است
.
جور ما را سال های سال دارد می کشد
این پدر عمری ست پشت ما یتیمان مانده است
.
زود بین خیمه اش جایی برای خود بگیر
نوح را دریاب تا کشتی به طوفان مانده است
.
وقت دلتنگی به سمت خیمه اش پرواز کن
بویی از پیراهن یوسف به کنعان مانده است
.
ای که دستت می رسد کاری بکن بهر فرج
عمر دارد می رود ، کم وقت جبران مانده است
.
کاش ما را با خودش می برد تا صحن حسین
در دل ما حسرت یک دیدار جانان مانده است
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید