ای صدای تو آشنای همه
***
ای صدای تو آشنای همه
ای نگاهت گره گشای همه
.
مهر تابنده ، رهنمای همه
خیر بی انتها برای همه
تا نبودی بشر ثبات نداشت
به حیات خود التفات نداشت
.
آمدی نور شب شکن باشی
علت روح در بدن باشی
.
مرهم زخم مرد و زن باشی
آمدی پیشوای من باشی
.
که به دل های مرده جان بدهی
سرّ لولاک را نشان بدهی
.
جلوه ی تو دلیل دیدن ها
رفتن و دیدن و رسیدن ها
.
منم و شوق دل بریدن ها
شوق از تو سخن شنیدن ها
.
جان من از تو خواهشی دارد
با صدایت نوازشی دارد
.
آمدی با نوید اسلامت
وعده ی بهترین سرانجامت
.
تو بخوان با صدای آرامت
آیه آیه بنوشم از جامت
.
تو بخوان تا که کفر خسته شود
لات ، عزّا ، هبل شکسته شود
.
به زمین رنگ آسمان دادی
تا خدا راه را نشان دادی
.
تن بی روح را تکان دادی
و خودت سخت امتحان دادی
.
گفتی انسان بیا به آسانی
اشهدت را بگو مسلمانی
.
خشکسالی گذشت و … باران شد
روزی بنده ها فراوان شد
.
عاشقی سخت بود و آسان شد
آنکه آسان گرفت سلمان شد
.
به علی کاش امت ایمان داشت
کمی از رنگ و بوی سلمان داشت
.
علی آن ره شناس و راهنماست
سرشناسی در عالم بالاست
.
آینه آینه صفات خداست
خوب بنگر خدا در او پیداست
.
کیست حیدر حقیقت ازلی
چیست قرآن به غیر وصف علی
.
.
.
هادی ملک پور
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید