زشت است درد خویش را هرسو کشیدن
***
زشت است درد خویش را هر سو کشیدن
از غیر خاکت منت دارو کشیدن
.
اصلا مژه بر چشم من خاصیتش چیست ؟!
غیر از قدمگاه تو را جارو کشیدن
.
سوگند بر روی تو من با هر که باشم
با تو نباشم اهل زیر و رو کشیدن
.
نام تو را هر دفعه که مستانه بردند
من هم شدم مستانه گرم هو کشیدن
.
اجر ریاضت های سالک کمتر است از
یکبار فرش روضه را جارو کشیدن
.
بی اطلاع از جای روضه ، روضه رفتند
بعضی قدیمی ها فقط با بو کشیدن
.
با پای سالم کربلا رفتن کجا و
پای فلج خود را سر زانو کشیدن
.
از مرگ پروانه سراپا اشک می ریخت
شمع سحر در لحظه ی سوسو کشیدن
.
از آن زمان که پنجه در گیسویت افتاد
سخت است راحت شانه بر گیسو کشیدن
.
دست عقیله چند باری شد بریده
از پیکر تو موقع چاقو کشیدن …..
.
.
.
رضا قربانی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید