مجاور هستم و با صاحب این خانه مأنوسم
***
مجاور هستم و با صاحب این خانه مأنوسم
و یک عمر است در صحن کریمه ، آستان بوسم
.
من از اهل قمم ، امّا نمی دانم چرا دائم
کنار این حرم حس می کنم از مردم طوسم
.
چه نوری دارد این گنبدْ طلا در چشمِ مست من
که پیشش نور خورشید است چون سوسوی فانوسم
.
دلم می خواست دور گنبد او کفتری باشم
ولی افسوس چون پروانه ی در پیله محبوسم
.
نماز شب نخواندم ، لیک هر دفعه حرم رفتم
در آمد از درون نجوای یا سبّوح و قدوّسم
.
اگر از آب سقّاخانه اش روزی ننوشم من
یقین دارم که مثل یک درخت خشک ، می پوسم
.
و فکر این که روزی از حرم دورم کند شیطان
به بیداری ست تشویشم و در خواب است کابوسم
.
خیالم راحت است اینجا ، امانتدار تا بی بی ست
گزندی نیست دینم را و آسوده ست ناموسم
.
.
.
محمد قاسمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید