توفیق نصیبم شده از یار بخوانم
مدّاحی دلدار کنم از دل و جانم
.
خواهم ز خدا ای هدف خلقت هستی
تا روز جزا زیر لوای تو بمانم
.
المنهُ لله که من وقف تو هستم
یعنی که گدای تواَم و شاه جهانم !
.
وقتی که زبان مدح و ثنای تو بگوید
شهد عسلت می چکد از هر دو لبانم
.
جام دلم از عشق تو گردیده لبالب
این حالت روحانی من گشته نشانم
.
جز مِهر تو را در دل خود راه ندادم
مِهر تو شود روز جزا خطّ امانم
.
سرشار شدم از کرم واسعه ی تو
از فیض تو نشأت ببرد طرز بیانم
.
بر طینت من مُهر غلامی تو پیداست
تزریق شده مِهر تو در روح و روانم
.
سوگند به زهرا که تویی دار و ندارم
گر ، امر کنی در قدمت جان بسپارم
.
جبریل فرود آمده از سوی خدایت
حکمی ز خدای احد آورده برایت
.
آورده برای تو که سلطان جهانی
تاجی که مزیّن شده با نور ولایت
.
” اقرأ ” به تو تلقین بکند یار قدیمی
آوای علی می رسد از غار حرایت
.
فرمود بخوان نام خداوند جلی را
آن کس که به هر لحظه کند از تو حمایت
.
شد واسطه ی فیض خدا حضرت حیدر
یعنی که به دست علی است امر هدایت
.
تو با علی هستی و علی با تو دمادم
هر جا که تو رفتی ، شده او پای به پایت
.
تو منبع نوری و علی لمعه ی نورت
یعنی که تویی کعبه و او قبله نمایت
.
آویخته بر گردن من رشته ی لطفت
مملو ز کرامات تواَم ، زیر لوایت
.
من جز تو و حیدر به خدا یار ندارم
جز لطف شما هیچ مددکار ندارم
.
ای دوستی ات تاج سر عالم و آدم
المنهُ لله که تویی سید خاتم
.
با خُلق عظیمت همه را شیفته کردی
اسلام ز اخلاق تو شد قبله ی عالم
.
مشی تو به اسلام علی عادتمان داد
این است صراطی که به قرآن شده اقوَم
.
تاریخ علی دوستی از ناحیه ی توست
تقویم ولایت به تو دادند مُسلّم
.
واقف به تولای علی چون تو کسی نیست
ای یار قدیمی علی ، قائد اعظم
.
با دست که شد تاج رسالت بر سر تو ؟
این دست خدا بود که گشتی تو معمّم !
.
معراج ، خدا از چه کسی با تو سخن گفت ؟
با صوت که اسرار خدا بود مفهّم ؟
.
هنگام خداحافظی آخر معراج
آیا تو نگفتی به خدا یا علی آن دم ؟
.
بالله که این حمد خداوند ودود است
حیدر به خداوند قسَم ، اصل وجود است
.
قلبم شده امشب حرم حیدر کرّار
جانم به فدای قدم حیدر کرّار
.
بر طالع من شیعه ی حیدر بنوشتند
نقش است به قلبم عَلَم حیدر کرّار
.
زنگار ، زدوده ز دلم نور ولایت
گردیده دلم جام جم حیدر کرّار
.
اُفتد به تن دشمن تو لرزه ی سنگین
وقتی شنوَد ذکر و دم حیدر کرّار
.
در معرکه بر روی زمین ریخته سرها
با چرخش تیغ دو دم حیدر کرّار
.
روئیده به جان و دل من گلشن مِهرت
از بارش ابر کرم حیدر کرّار
.
با نیمه نگاه تو شدم یار ولایت
صد شکر شدم از خدم حیدر کرّار
.
از روز ازل تا به ابد دل به تو بستم
از پیر غلامان شما بوده و هستم
.
.
.
محمد فردوسی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید