استاد حاج غلامرضا سازگار
.
ثواب گریه ی هجران ، وصال دلدار است
چنان که صبح فروزان پس از شب تار است
.
سحرگهان به نگاه خدا کسی پیداست
که در نمازِ تماشای دوست بیدارست
.
مباد خواب سحر جای اشک را گیرد
که چشم خشک همان نخل خشک بی بار است
.
به هوش باش که دل از گنه شود بیمار
به چنگ مرگ بود هر دلی که بیمار است
.
از آن خدا ز گنه حفظ کرد یوسف را
که دید او ز خیال گناه ، بیزار است
.
بیا به سوی خدا باز کن در دل را
دلی که جای خدا نیست ، وادی نار است
.
بهای گوهر اشک تو را خدا داند
بیار هر چه که داری ، خدا خریدار است
.
مباد اژدر نفست به دور دل پیچد
گرش به دام بیفتی ، فرار دشوار است
.
چو عبد حق نشوی ، عبد دیگران گردی
کسی که نیست اسیر خدا گرفتار است
.
بگوی حق و سپس سربدار شو ، ” میثم ” !
که پاسخ سخن میثم علی دار است
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید